٭
هر چی بیشتر می گردم، کمتر پیدا می کنم.
اینجا همه اش دیواره، دیوار.
تمام روزنه ها بسته است.
آسمون؟ گمونم آبی ترین توهم بشر باشه.
من اینجا فقط دیوار می بینم. دیوارهای سنگی سرد. دیوارهای بی صدا. بی روزن.
هیچ صدایی حتی نیست. مگر پژواک صدای خودم.
...
...
...
یعنی اینجا هیچ دری نیست؟!
مريم
0 نظر
نوشته شده در ساعت
00:58
توسط طره
٭
اوهوم!
با تو هستم.
خوشم میاد که می گیری.
زودتر از اینا فکر می کردم بخونی اینجا رو.
مریم
0 نظر
نوشته شده در ساعت
08:27
توسط طره