TOREH
About
*Gallery
*
*
*
*
*Links
Email

Sign View

صفحه اصلي

آرشيو

 دنياي يك ايراني

 شاعرانه ها

 سوبان

 عباس حسین نژاد

 

 

 

Welcome

Bar


 

٭


فرن     [با حسرت] نمی دونم چقدر طول می کشه تا خاطره یه آدمو از وجودت بکشن بیرون - اگه دستگاهی اختراع می کردن که این کارو میکرد - [روی دسته مبل می نشیند.]
باد    می دونم چه احساسی دارین، خانم کیوبلیک. فکر می کنین این آخر دنیاس - ولی نیس، واقعا نیس، خود منم یه موقع دقیقا احساس شما رو داشته م.
فرن    واقعاً؟
باد     خب، نه دقیقاً، من می خواستم با اسلحه کارو تموم کنم.

آپارتمان - بیلی وایلدر و آی.اِی.ال.دایموند

مریم


1 نظر

٭


وقتی مجبور بشی وظایف عروس و دختر را یکجا انجام بدی، اونوقت قدر خواهر شوهر نداشته ات را می فهمی!
حالا هی بگویید خواهر شوهر بد است!

مریم


2 نظر

Bar

 
*