TOREH
About
*Gallery
*
*
*
*
*Links
Email

Sign View

صفحه اصلي

آرشيو

 دنياي يك ايراني

 شاعرانه ها

 سوبان

 عباس حسین نژاد

 

 

 

Welcome

Bar


 

٭


دلم گرفته :(
خیلی امید بسته بودم به این اتفاق، اما . . . هنوز هیچی تموم نشده، هنوز ممکنه بشه درستش کرد، هنوز امیدی هست شاید. اما من خیلی امید بسته بودم. فکر می کردم بی دردسر به چیزی که می خوام می رسم. شاید برای همین با یک سوال ساده از طرف مسئولش که می تونه چیز بدی هم نباشه یهو اینقدر خودم رو گم کردم.
می دونم. نباید به کسی غیر از تو اینقدر امید می بستم خدا! منو ببخش. به خاطر این اشتباه همه چیز رو خراب نکن. شاید از راهی که جلوی پاهامون گذاشته بودی اونقدر خوشحال شدم که اصلا یادم رفت این هم از لطف تو بوده.
خدا جون! خودت دوباره درستش کن . . .

مریم


1 نظر

1 Comments:

امیدت ناامید نشه انشالله...
خدا بزرگه...حتما یه چیز خوبی میشه...توکل به خدا...ما میتونیم صداش کنیم...میشنوه...حتما میشنوه...

By Anonymous آوامین, at 2:21 PM  

Post a Comment



Bar

 
*